نبی و رسول

آدم و حوا وقتی پدر و مادر اولیه مان ، در بهشت بودند هر دو دارای اندامی یکسان بودند . وقتی از بهشت بیرون شدند پدر که دارای مردانگی نسبی ای بود اندام تناسلی مردانه و مادر که دارای زنانگی نسبی ای بود اندام تناسلی زنانه ای به خود گرفت . این برجستگی ها با مشقت بسیار ، طی سالیان سال بر آنها پدیدار شد هر چند که تا لحظه مرگ ، این برآمدگی ها بسیار کوچکتر از آنی که هم اکنون ، انسان بر آن است ، بوده است . پدر و مادر ( آدم و حوا ) بر هم نزدیک می شوند و فرزندانی را تولید می نمایند . این در حالیست که آن فرزندان ، دارای ناهنجاری مونگولیسم می شوند چرا که گویی آدم و حوا مانند دو خواهر و برادر بلکه بیشتر از آن ، با هم نزدیکی کرده اند . آنها هزاران سال عمر کردند و طی این هزاران سال ، نزدیکی های بسیاری انجام دادند که از بین آنها بسیاری پوچ ، و اندک نتیجه ای به شکل نوزاد بر آنها پدید آمد که از قضا آنها هم دارای مشکل مونگولیسم بودند . این نسل ها طی هزاران سال یکی پس از دیگری آمد و رفت . در طی این آمد و رفت ها هرچند زمانی ، شعوری بر شعور و خاصیتی بر خاصیت نسل قبلی مونگولیسم اضافه می شد به طوری که گاهی آن نسل ها با نسل‌های قبل خود ، درگیری ادراکی و تفهیمی نیز پیدا می کردند و گاهی از آینده هم برای بهبود کیفیت زندگی خود و نسل هایشان ، مطلع و پرتکاپو می شدند به طوری که نوعی پیامبر زمانه خود به شمار می رفتند . این نسل ها از مرکزیت جایی که پدر و مادر اولیه در آن بودند که می توان به آسیای شرقی کنونی از آن یاد برد در طی دوره های مختلف حیات زمین و از عمرهای طولانی و به تدریج کوتاه ، به جهت های مختلف زمین مهاجرت کردند و با خورد و خوراک و آب و هوای مختلف مواجه شدند و از آنها به تدریج اشخاصی « تمدن گرا » و ش نبی و رسول...ادامه مطلب

ذرات انسان ساز و عدالت خداوند هیچ ذره ای در دنیا نیست مگر آنکه تجربه انسان بودن را چشیده باشد . به این نحو که وقتی کالبد انسان تجزیه می شود در اثر گردش هایی ، مجدد در انسانی دیگر ، نطفه می شود . این است عدالت خداوند و همچنین پاسخ کسانی که می گویند اگر ما از طریقی به این دنیا نمی آمدیم هیچ بودیم ! اینطور اثبات کردیم هیچ بودن معنا ندارد . از دیدگاه خدا هر ذره ای در کنار ذره یا ذرات دیگر ، زمانی باید انسانی مجزا شود تا با مقدار ظرفیت خود ، بتواند اثرگزار مثبت و آینده ساز باشد . اینطور است که خدا بشر را به کمک خویشتن آورد و اگر در این کثرت واحده ثوابی شود به همگان رسیده و اگر ظلمی شود به همگان می رسد . و نیز اگر می بینیم که انسانها در خانواده هایی با درجات مالی یا فرهنگی مختلف متولد می شوند از نقوص دنیایی است که والدین ابتدایی موجب آن شدند نه قسمت خدا . پس اینجاست که رسالت ها شکل می گیرد و ظرفیت شناسی شده عدالت برقرار می شود . پس می توانیم بگوییم اداره کنندگان این جریان به نوعی همان جانشینان رسالت هستند . آری ! از دیدگاه خدا هر ذره ای در کنار ذره یا ذرات دیگر ، زمانی باید انسانی مجزا شود . او از ذرات استفاده کرد چرا که آنها قبل ایجاد انسان ، بندگی خود را تسلیم پروردگارشان کرده بودند . او بسیار دقیق ، پرتوجه و مهربان است . + نوشته شده در جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱:۳۴ ب.ظ توسط علی اکبر واصف  |  نبی و رسول...ادامه مطلب

هوش مصنوعی روزگاری می رسد که صنعت هوش مصنوعی در آن ، چنان گسترش می یابد که اعضا و جوارح بدن نیز هوشمند می شوند . آن هنگام است که سخنانی از خدا در قران به وقوع می پیوندد که گفته است « زمانی می رسد که اعضا و جوارح بدن به سخن می آیند » . آن هنگام ، خط سیر نبوتِ محمد به صدق سخنان الهی او منتهی می شود و سخن دیگری از خدا در قران به وقوع می پیوندد که گفته است « تو را شاهدی برای آن شاهدان می آوریم » . ای کسانی از بشر که خود را بزرگ دیدند و تکنولوژی را نه حاصلی از لطف غیبی خدا می دانند ! بشری را در نظر بگیر که از نهایت ضعف ایجاد شده و نیز از کسی که خود ، زمانی از نهایت ضعفِ ایجاد شده متولد شده و الی تا قبل و بعد که هر یک نهایتاً صد سال زندگی کند . بین این پیشرفت های هزاران ساله قسمتی را می سازد و می میرد یا نساخته می میرد . این مسیر تاریخی را چه کسی سیر می دهد و راهبری می کند به سمت آنچه که نیکوتر است . پس خدا را باید شناخت . همان خدایی که همیشه زنده است و این تکنولوژی را از نسلی به نسل دیگر انتقال می دهد تا به هنگام غفلت ؛ زمانی که فرستاده ای آید و بنده را آگاه سازد . همان پروردگاری که مثلاً می خواهد زیرساخت ها اصلاح شود تا ناچار به گرفتن مالیات از ظاهر قضایا نباشیم که این ، نشانه ناتوانی دستگاه های اداره دنیا را می رساند . خدا به طور کلی قدرت را دست کسانی امانت داده و می دهد که دستاوردهای نیکوی غالبی دارد . که البته این به طور جزئی می تواند صادق باشد می تواند نباشد . + نوشته شده در یکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱:۵۰ ب.ظ توسط علی اکبر واصف  |  نبی و رسول...ادامه مطلب

مثلث مخرب سلام بر اهل یقین ! آگاه باشید مثلث برمودا در صدد نابودی سرزمین مجاور است . خداوند ، آن قاره را بر شما آشکار کرد تا با نجات آنجا ، آنجا را پایگاهی پاک و جدید برای علم و تکنولوژی قرار دهید . و ویرانی آن سرزمین ، بحث فردا و پس فردا نیست همانطور که هویدا شدن آنجا بحث دیروز و ماقبل دیروز نبوده است . در سرشت انسان است که در مواقع احساس خطر ، به پناهگاهی پناه می برد . ولی ای انسان ! نکند که اینک برای حل این مشکل و دیگری ، صده ای از خدایت مهلت بگیری که طی آن ، خود را به موجودی غیر انسان و گذرا تبدیل کنی تا تو را از این نوع خطرها برهاند ؛ درحالیکه به نوبت و به هنگام ، می توانی خود را با تلاش و تمرین و سازندگی به هدفی ایده آل و همیشگی برسانی . خدا بی دلیل ، استخوان های اهل قبور را در مقابل دیدگان تو قرار نداده است . پس ، از آنها استفاده کن . اهل یقین کسانی هستند که وقتی صفات زشت جهان پست و خطرات مختلف آن بر آنها تشریح می شود آنها را درک می کنند و در صدد بهبود و آخرت سازی برمی آیند . غیر اینها نیز کسانی هستند که دنیا را زیبا دیده و فقط اعتقاد به گریز از کمبودها و خطرهای این دنیا را دارند . در این بین کسانی هم هستند که افکار آن اهل یقین را بیماری یا زیاده خواهی آنها تلقی می کنند . پس ببینند که چطور در این قرون اخیر چه دستاوردها که به انسان اهدا شده است ! + نوشته شده در چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲ ساعت ۶:۳ ق.ظ توسط علی اکبر واصف  |  نبی و رسول...ادامه مطلب

آگاهی ای و پندیخداوند شما را آفرید ؛ متعادل کرد و آراست . میدانید که حادثه ای قریب الوقوع در راه است . روزگاری می رسد که در آن ، پستی و بلندی ای نباشد تا پای متعادل شما بر آن قرار گرفته بچرخد یا مثلاَ اکسیژنی نباشد که سینهً منظم ، آن را مدیریت کند . روزگاری می رسد که در آن ، طلا و جواهرات به شدت برای غیر تزیین شما کارسازتان می شود که نشانه های آن را کمی هم اکنون می توانید ببینید . آری ! زیورآلات امروز وسیله زینت شماست و فردا ، وسیله نجات شما . در آن روزگار ، شما ازحالتی به حالت دیگر رفته اید و کسانی را در حالت قبل قرار داده اید که خود ، آن را آنچنان که خواستید ساختید . شما در آن حالت به درجه بالا ارتقاء یافته آنها را مدیریت می کنید . آنها در حقیقت وارثان زمین شده اند . آن روزگار ، دورانی است که هیچ فاصله ای بین عرش خدا و زمین نیست . یاد کنید در این میان عیسای مسیح را که با واسطه ای وارد زمین شد ؛ پرورش یافت و آنکه باید می شد شد . بر خداوند سخت نیست که روح قدسیه را درون شما قرار دهد و شما آن را همچون موجودی بسازید و پرورش دهید و آن را وارث زمین قرار دهید . و این کار را حتماَ می کنید چرا که انسان ، ماجراجوی طمع کار است و او در آن روزگار ، طمعی پاک را از خدای کائنات در اجباری از سوی حادثه ای قریب الوقوع درک و استنباط می کند . اما هم اکنون زمانی است که تکنولوژی به سمتی می رود و این پیشگویی های علمیِ معنوی که با تلاش های بسیار فراوان همراه است به سمتی دیگر اما موازی هم . اینها باید متداخل و مکمل هم باشند نه موازی هم ، تا به نتیجه لازم برسند . البته نگران این فاصلهً زمانی میان این دو خط موازی ای هم که تاکنون بوده نباشید ؛ چراکه این تکنولوژی اولاً تمرینی حساب شده می تواند باشد برا نبی و رسول...ادامه مطلب

آگاه ای و پندیخداوند شما را آفرید ؛ متعادل کرد و آراست . میدانید که حادثه ای قریب الوقوع در راه است . روزگاری می رسد که در آن ، پستی و بلندی ای نباشد تا پای متعادل شما بر آن قرار گرفته بچرخد یا مثلاَ اکسیژنی نباشد که سینهً منظم ، آن را مدیریت کند . روزگاری می رسد که در آن ، طلا و جواهرات به شدت برای غیر تزیین شما کارسازتان می شود که نشانه های آن را کمی هم اکنون می توانید ببینید . آری ! زیورآلات امروز وسیله زینت شماست و فردا ، وسیله نجات شما . در آن روزگار ، شما ازحالتی به حالت دیگر رفته اید و کسانی را در حالت قبل قرار داده اید که خود ، آن را آنچنان که خواستید ساختید . شما در آن حالت به درجه بالا ارتقاء یافته آنها را مدیریت می کنید . آنها در حقیقت وارثان زمین شده اند . آن روزگار ، دورانی است که هیچ فاصله ای بین عرش خدا و زمین نیست . یاد کنید در این میان عیسای مسیح را که با واسطه ای وارد زمین شد ؛ پرورش یافت و آنکه باید می شد شد . بر خداوند سخت نیست که روح قدسیه را درون شما قرار دهد و شما آن را همچون موجودی بسازید و پرورش دهید و آن را وارث زمین قرار دهید . و این کار را حتماَ می کنید چرا که انسان ، ماجراجوی طمع کار است و او در آن روزگار ، طمعی پاک را از خدای کائنات در اجباری از سوی حادثه ای قریب الوقوع درک و استنباط می کند . اما هم اکنون زمانی است که تکنولوژی به سمتی می رود و این پیشگویی های علمیِ معنوی که با تلاش های بسیار فراوان همراه است به سمتی دیگر اما موازی هم . اینها باید متداخل و مکمل هم باشند نه موازی هم ، تا به نتیجه لازم برسند . البته نگران این فاصلهً زمانی میان این دو خط موازی ای هم که تاکنون بوده نباشید ؛ چراکه این تکنولوژی اولاً تمرینی حساب شده می تواند باشد برای نبی و رسول...ادامه مطلب

کائناتهرکجا زندگیست آنجا مرکز دنیاست و زمین مرکز دنیا . مرکزی که با واسطه و اسباب ، زندگی را به دیگر نقاط انتقال می دهد . زمین بوی عرش و روح پاک را می دهد . آیا نمی بینید این روح پاک چگونه عده ای را به فضا دعوت کرده و عده ای را به توسعه سلامت انسانی و زندگی بهینه وادار نموده . اما پس غافل هم نباش از وقتی که نیرویی برق گونه ، چنان یکباره پیرامون زمین را فرا گیرد که زمین هرچه را دارد متلاشی کرده و گدازه های داخل آن ، ستاره ای جدید با کره هایی جدید را تشکیل دهد . اما بشر ! تو از پس این اتفاق بر می آیی با مصالحه طبیعت و کنترل این اتفاق . ای انسان ! قطعاَ این مصالحه و کنترل با پیوستگی به یکدیگر، بیشتر و زودتر و بهتر محقق خواهد شد ؛ پیوند سرزمینی با خلاقیت فراوان با سرزمینی با تجهیزات کامل تر با سرزمینی با آزادی بیشتر . حال یک سوال . اگر هیچ انسانی در کشوری نبود تا آن سرزمین را به آبادانی و رفاه و زیبایی رساند آیا از آن سرزمین چیزی جز سنگ و چوب و دار و درخت می ماند ؟ یا برعکس ؛ آیا انسان بدون این طبیعت می توانست پیشروی داشته باشد ؟ آری ! یک روابط مسالمت آمیز دوطرفه که منطق کاملی به نام خدا بر آن سوار است . پس انسان تلاش های خود را باید برای دفع اهریمن ، جذب روح القدس و رسیدن به عرشی کند که همه چیز در آن تمام و کامل است . عرشی صاحب زندگی و روح قدسیه که اگر محاسبات ناقص فعلی بشر را کنار گذاشته از بالاترین نقطه کائنات نگاه کنیم می بینیم این عرش به زمینی مرتبط است که در مرکز کائنات قرار دارد . علت دگرگونی عظیمی هم که در انتظار بشر می باشد ناهماهنگی بین دنیای واقعیت با دنیای محاسبات کنونی وعینی بشر است که ریشه در شروع حرکت اشتباه والدین ابتدایی مان دارد و در این میان کسانی موفق اند ک نبی و رسول...ادامه مطلب

همان مسیر و نتیجه آنبشر ! تو وقتی خواهی توانست شیطان را کاملاً ملعون و مهجور از خود کنی که بتوانی زمانی را برسانی که در آن ، آنچه را که سبب انهدام و مرگ انسان در اثر برق گرفتگی می شود رفع  نمایی . بشر ! آیا نمی بینی که چطور آب پاک و سرد بر گدازه های سوزان ، همسایه است ؟ می بینی و نمی ترسی ؟ می بینی و به خود نمی آیی ؟ می بینی و در صدد دفع بلای قریب الوقوع حاصل از آن ، بر نمی آیی ؟ این ، یک سرزنش است ! و روند پیشرفت مسیرت بسیار آهسته است و این یک هشدار است ! و تو خواهی توانست چرا که بر خودت شاهدی که در موقعیتی هستی که دهها هزاره قبل در آن نبودی . و این یک تشویق است که باعث صعود توست نه مایه غرور تو . که اگر بر خود مغرور شوی ، آهسته می شوی می ایستی فراموش می کنی و گمراه می شوی . تو باید خود را در مقابل پروردگارت همچون شاخه خشکیده ای بشکنی و خدا وقتی این را از بشر خواهد دید که بشر ، مرزهای سیاسی بین کشورها را از بین برداشته باشد و بشریت دیر یا زود به این نتیجه خواهد رسید چرا که خود را محتاج تعادل و توازنی ضروری و واجب الاجرا خواهد دید . البته هم اکنون هم ، روزگاریست که یکی شدن دنیا را همگان ، پسندیده می دانند اما همواره از گروه اقلیتی بیم دارند که خطا و خلاف آن را بپیماید و حال اینکه گروه اقلیت ، همان خود آنها هستند با منیّت ها و تعصبات و خرافات و گردنکشی ها . و این یعنی همان وجود بی فرهنگی در جهان . بشر! تو را چه به اینکه هندو گاو را مقدس می دارد و شیعه خاک کربلا را . در عین حال مبادا جهت ارضای منافعت به تولید آنچه که بی مقدار است و تهی ، بپردازی که آن ، یک وسوسه بزرگی است . به این راه ادامه بده که که در آن ، پستی ها و بلندی ها را تواًم داری ؛ اما هردو گذراست و آنچه که نه نبی و رسول...ادامه مطلب

زاده خورشید و مسافر آن کره زمین از خورشید جدا شد همانطور که نوزاد از مادر بیرون می آید . از قسمت سر بیرون آمد همانطور که نوزاد از قسمت سر متولد می شود . شاکله اش در خورشید کامل شد همانطور که شاکله نوزاد در شکم مادر کامل می شود . آن نرم و گرم بود و موجوداتش نیز همینطور . آب در آن محدود بود ولی عمر موجودات طولانی تر . زمین هرچه بیشتر از خورشید دورتر شد جسم در آن سفت تر و سردتر ، آب در آن فراوان تر و عمر کوتاه تر گشت .  در زمانی که زمین وارد مرحله جدیدی از حیات خود می شد تا بر طبق نوع منزلگاه جدیدش یکباره مملو از آب فراوان شود ، مهربانی خداوند به وسیله روشنگری های خردمندانه نوح ظاهر شد و مردمِ اندکِ موجود در زمین را از حادثه ای باورنکردنی آگاه نمود . درایت حکیمانه نوح و حمایت دسته قلیلی از مردم از وی در نهایت ، منجر به ساخت وسیله ای عجیب به نام کشتی شد . روال تقدیرنشاًت گرفته از بشر اولیه ، بر مسیر خویش همواره در جریان بود اما این انسان بود که انتخاب کرد احمق و کوته نگر باشد که نابود شود یا عاقل و دوراندیش باشد که نجات یابد ؛ و ذریه اش را در زندگی کائنات ، موجود و باقی بگذارد  . آگاه باشید که زمین وارد لایه دیگر حیات خود می شود . اما امیدوار نیز باشید که این مداری که زمین بر آن موجود است هم آخرین دوره تاریخ بشر نیست به شرط آنکه از پدرانتان پند گیرید که چگونه نوح را تایید کردند و با او همراه شدند . از کجا معلوم ؟ شاید شما و ذریات دوره های بعد ، گشتید و گشتید تا به منزلگاهی به نام خورشید برسید ؟! اما نگران نباشید و در این دوره های مختلف ، صبور باشید ؛ چرا که هر دوره ای شرایطی را دارد که سازگاری نسبی ای با آن ، دارد و این همان رحمانیت خداست که خدا آن را پس از اشتبا نبی و رسول...ادامه مطلب

جریان احیاء مردگانپیش از این گفته شده است که روح متوفیان دنیا در کمتر از یک چشم برهم زدن ، مجدد به کالبد باز می گردد . بله ؛ اما آن کدام زمان است ؟ آن اتفاق در زمانی به وقوع می پیوندد که زمین از مدار خود ، وارد دوره جدیدی از حیات خود ( با چهره ای متفاوت ) می شود . آنگاه انسان کامل ، همراهان خالص و دوراندیش خود را به کسی تحویل می دهد که چند هزار سال است در آن سمت ، منتظر این اقدام همگانی به رهبری انسان کامل است . باقی ، خود ، راضی به هلاکت و نابودی خود می شوند . اینجاست که خدا در قران می گوید « فصَعِقَ من فی السماوات و من فی الارض الّا من شاء الله » . این شمائید که باید این بار به رهبری انسان کامل ، به سمت او روانه شوید . آن زمان است که مردگان احیاء شده و در کالبدشان قرار می گیرد . و این معنی واقعی تناسخ است . در واقع مردگان در برزخ نیستند بلکه این زندگان هستند که در برزخ دوری از همنوعان خویش قرار گرفته و در مسیر مسئولیت مثبت و منفی آنها قرار می گیرند تا زمان پیوند مجدّد . پس تلاش کنید چرا که مهلتی دارید که خود را در آن ، مجهز ساخته و با آن ، راهی سرای دیگر ، شوید . هرگز در این مسیر ، بی خیال عمران و دامپروری و کشاورزی و غیره نشوید چرا که شما به آنها به عنوان آذوقه و تجهیزات برای رسیدن به دوره جدید بشریت ، احتیاج دارید . اما در این آبادانی ها و غیره ، غرق هم نشوید چرا که در این صورت ، طلسم اهریمنی بر گردنتان می افتد و آن منجر به تکذیب حق و منطق شده و در نهایت موجب باقی ماندن شما در عذاب می شود . آیا می دانستید که روح مسیحایی  در مرتفع ترین نقطه منطقه سرسبز فلسطین بود که به خدا پیوست ؟ مبادا اکنون به دنبال آن نقطه ، کاوش کنید چرا که زمین و ارتفاعات و پستی ها و بلندی های نبی و رسول...ادامه مطلب